مراورید های دلم به پای تو ای دلارامم

مهمون می خوای دلارامم؟ امروز مامانی مهمونته

1391/1/20 12:50
نویسنده : زهور
971 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

 

سلام دلارامم. عزیز دلم الهی قربون اون قد بالات بره مادر. دوباره بعد از کلی غیبت اومدم. آخه تو نمی دونی مامانی چقدر سرش شلوغه. هم تو خونه هم سرکار. دو روز پیش هم که ماموریت بودم. بگذریم. امروز باز دلم هواتو کرده. اما ایندفعه من می خوام بیام پیشت. می خوام مهمونت باشم. مهمون می خوای؟ چشامو می بندم و میام پیشت .توی دنیای قشنگی که داری قدم می زارم. خدای من چقدر اینجا قشنگه. خیلی زیباست. این همون بهشتیه که ما ازش رونده شدیم؟ واقعا که چه زیانی کردیم ما.  تو چقدر قشنگی  چقدر صورتت نورانیه. بیخود نیست که دوست نداری بیای پیش مامان و بابا. حتما از اوضاع دنیای ما خبر داری. خبر داری که دنیایی که ما توش زندگی می کنیم چقدر بی رحمه. می ترسی بیای؟ از آدمای این دنیا می ترسی؟ بهت حق می دم عزیزم . منم می ترسم. و توی این سن هر روز ترسم بیشتر هم می شه. ولی تو یه چیزو نمی دونی گلم. آدمایی هم تو این دنیا پیدا می شن که ارزش داره بخاطرشون اومد اینجا.

دلارامم بیا تو بغلم بیا بشین روی پام اول می خوام یه کم برات لالایی بخونم و نوازشت کنم. چقدر موهات نرم و نازکه. چقدر تنت خوشبوه. دوست دارم بخورمت. ولی نمی خوام بخوابی. چشاتو باز کن.  می خوام یه جای خیلی قشنگ تر رو نشونت بدم. بیا با هم بریم. باید بریم بالاتر خیلی بالاتر. آها رسیدیم. کاش راهمون بدن.  مهم نیست حتی اگه راهمون ندادن از دور نگاه می کنیم. خدا اجازه از دور نگاه کردن رو بهمون داده. اصلا خودش نقشه راه این جار رو برامون ترسیم کرده. واااااااااااااااااای ببین چقدر قشنگه. خیلی قشنگه. اون درختها رو ببین .رودخانه هایی که زیرشون جاریه ببین. خدای من اونایی که اونجا دارن رفت و آمد می کنن رو ببین جمالشون هوش از سر آدم می بره. دلارامم بیداری؟ می بینی این منظره ها رو؟ خوب نگاه کن . می دونی اگه بالاتر بریم می تونیم کی رو ملاقات کنیم؟ همونی که ما رو آفریده. این دنیا رو آفریده و همه جهان و کائنات رو. من هنوز به اون مرحله نرسیدم که اجازه دیدنش رو داشته باشم. ولی امیدوارم برسم. البته با کمک خودش. و با دعای تو. خوب عزیزکم خیلی دوست داری تو هم به این مرحله برسی نه؟ دوست داری اونو ببینی؟ ولی هر کسی که سعادت این رو نداره که به این فیض برسه. فقط یک راه وجود داره. دوست داری بدونی که اون راه چیه؟

خوب بهت می گم من مادرتم و باید همه چیز رو بهت یاد بدم. شرطش اینه که باید رضایت بدی پاتو بذاری تو این دنیایی که اینقدر ازش می ترسی.  از این دنیا یک راه خیلی باریک و خطرناک وجود داره که باید اونو طی کنی و به یک جایی برسی که بهش می گن کمال انسانیت. وقتی به این مرحله رسدی اونوقت به مقام انسان کامل می رسی و لیاقت دیدار خدا رو پیدا می کنی. ولی فکر نکنی کار آسونیه. خیلی خیلی کار سختیه . البته اگه خودت واقعا تصمیم بگیری و به خدا توکل کنی خیلی کمکت می کنه. خدا کسانی رو هم برا کمکت فرستاده و می فرسته. فقط لحظه ای نباید از یادش دور بشی. هیچ وقت از یادش غافل نشو و تموم دستوراتش رو عمل کن. اونوقت دیگه نگران نباش. عزیزم چقدر مشتاقم تو رو تو این مقام ببینم درحالی که فرشته ها جلوت زانو زدن. یادت باشه  وقتی به اینجا رسیدی مادر زجر کشیده ات رو فراموش نکنی . مادری که سعی می کنه هر چی رو که بلده و می دونه برا سعادتت یادت بده. حتی حاضره جونش رو برات فدا کنه.

خوب دیگه خیلی خسته شدی .باید بخوابی. منم باید برگردم نمی تونم زیاد اینجا بمونم. باید برگردم به دنیای خودم.

راستی ممنون که دعا کردی من و بابات آشتی کنیم. چون دعات مستجاب شد. خداحافظ ولی ایندفعه قول می دم زود بیام. آخه غیر از تو کسی رو ندارم پیشش اروم بگیرم. حالا فهمیدی چرا اسمتو گذاشتم دلارام؟  آرامش دل من.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

عسل
27 مهر 90 12:37
انشالله هر جه زودتر دلارامت می یاد عزیزمممم
ELA
30 مهر 90 10:53
زهور جان سلام من همه پستاور خوندم براتنظر هم گذاشتم خيلي خوبه كه داري با ني نيت حرف مي زني خوشبحال ني ني كه مامانش اينقدر مهربونه وبا خدا
dp
2 آبان 90 20:39
سلام خواهر گلم . به خدا نمیدونم چی باید بگم؟ نمیدونم بگم که مصلحته یا حکمت؟تقدیره یا آزمایش ؟ به خدا من تو وبلاگ دخترم چند روز ÷یش راجع به این موضوع نوشتم . اما واقعا نمی تونم خودم رو جای شما بزارم . دلم خیلی گرفت . از اینکه خدا به کسانی بچه می ده که واقعا لیاقتش رو ندارن و اونوقت امثال فرشته هایی چون شما باید منتظر باشید . البته من دلم روشنه . روشن به اینکه خدایی که تو همه حالات حواسش به ما هست ، بالاخره شما رو هم مادر می کنه و از این نعمت بزرگ بهره مند میشید. فقط وقتش نرسیده . به زندگی امیدوار باشید . بهونه گیری خای همسرتون هم حتما بخاطر این موضوع نیست . من یه مردم . می دونم که مردها چه خصوصیاتی دارند . تو زندگی شاید خیلی چیزها مثل کار و همکار و .... به هم بریزتشون . شما دامن نزنید . به خدا صبر خانمها خیلی بیشتر . بالاخره این روزها هم تموم میشه . شب هجران سر می رسه و شما به میوه دلتون می رسید . از خدا با تمام وجود می خوام به حق سه ساله حاجت شما رو برآورده کنه . به حق علی اصغر به شما رحم کنه و از این هجران دورتون کنه . امیدتون به خدا و ائمه باشه . انشالله که فرداتون روشنه . به خدا تکیه کنید . اون بزرگ و مهربونه . حتما این موضوع تو زندگی بذاتون ثابت شده . خوشحال میشم به وبلاگ دختر من هم سر بزنید .به امید روزی که خبر خوشتون توی نی نی وبلاگ ب÷یچه و همه نسجده شکر به جا بیاریم.
مامان پریاگلی
3 آبان 90 1:51
وااااااااااااااای عزیزم خوب شد آشتی کردین ایشاالله که دیگه هیچ کدورتی بینتون پیش نیاد